در يک باشگاه بدنسازي، پس از اضافه کردن 5 کيلوگرم به رکورد قبلي يک ورزشکار، از وي خواستند تا رکورد جديدي براي خود ثبت کند؛ اما او موفق به اين کار نشد؛ سپس از او خواستند وزنهاي را که 5 کيلوگرم از رکوردش کمتر است، امتحان کند. اين دفعه او به راحتي وزنه را بلند کرد. اين مساله براي ورزشکار جوان و دوستانش امري کاملاً طبيعي به نظر ميرسيد؛ اما براي طراحان اين آزمايش، جالب و هيجانانگيز بود؛ چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنهبردار داده بودند! او در مرحله اول از عهدۀ بلند کردن وزنهاي برنيامده بود که 5 کيلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به ميزان 5 کيلوگرم شده بود! در واقع او با اين باور وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن ميدانست.
اين آزمايش و آزمايشهاي مشابه آن، بيانگر اين است که ارزيابي هر فردي از خود، مشخص خواهد کرد که او چه خواهد شد؛ به عبارت ديگر، انسان همان چيزي ميشود که به آن ايمان دارد. در اين ميان، همۀ ما مجموعهاي از باورهاي غلطي داريم که بايد آنها را شناسايي کنيم و در جهت تغيير آنها تلاش کنيم.
براي مثال، اين باور که اجتناب کردن از مشکلات، آسانتر از روبرو شدن با آن مشکلات و حل و فصل نمودن آنهاست، در ذهن بسياري از ما نقش بسته است؛ اعتقادي که بيانگر آن است که توانمندي خود را بخوبي نشناختهايم و حتي تصور ميکنيم که ضعيف و بيارزش هستيم؛ از همين رو، سقف تلاشمان کوتاه است و موفقيتهايمان نيز محدود و سطحي است.
آيا تا حالا فکر کردهايد که چرا يک فرد فقير، هميشه فقير است و يک فرد ثروتمند هر روز به ثروت خود ميافزايد؟ اين نيز دقيقاً دخالت در باورهاي ما دارد؛ چون فرد فقير هميشه خود را فقير ميپندارد و با اين باور، زندگي فقيرانه خود را ادامه ميدهد، ولي يک فرد ثروتمند، با باور اينکه هميشه ثروتمند است، بر ثروت خود ميافزايد.
يک جمله زيبا و بسيار عالي ميگويد: ابتدا آفرينش ذهني و سپس آفرينش فيزيکي صورت ميگيرد.؛ يعني هر چيزي که به آن فکر ميکنيد، در نهايت به صورت فيزيکي در دنياي واقعي، دير يا زود، خودش را نمايان خواهد کرد. ميتوان مثالهاي زيادي در تاييد اين جمله زد که يکي از آنها اديسون، مخترع لامپ، است. او ابتدا در ذهن خود بر اين باور بود که چراغي خواهم ساخت تا تاريکي را روشن نمايد و سپس اين باور را در فيزيک به شکل لامپ اختراع کرد؛ يا مارکوني، مخترع امواج راديويي، که به دوستان خود از چيزي که در ذهن داشت، حرف ميزد، ولي دوستانش به او لقب ديوانه دادند و حتي او را در تيمارستان بستري کردند، اما اين باور و اين آفرينش را که مارکوني در ذهن داشت، امروزه به صورت تلفن همراه، راديو و تلويزيون و … ميتوان مشاهده کرد.
پس به صورت خلاصه ميتوان گفت مکاني که الان در آن قرار داريم و موقعيت امروز ما، در حقيقت، در گذشته در ذهن ما آفريده شده است و امروز آن را به صورت فيزيکي مشاهده ميکنيم. همچنين اگر ميخواهيم فردا به موفقيتي برسيم، بايد امروز به آن موفقيت ايمان داشته باشيم؛ ايماني که تلاشي شايسته و لايق اعتقادمان را ايجاد خواهد کرد و ما را به هدفمان خواهد رساند.
بيشک، داوطلبي که اين روزها در موفقيت خود شک دارد و با ترديد و نگراني بسيار دربارۀ رتبهاي که انتظار دارد در آزمون سراسري کسب کند يا رشته دانشگاهي مورد علاقه خود سخن ميگويد، تلاش لازم را نيز براي رسيدن به هدف خود نخواهد داشت و در نهايت پيروز اين ميدان نخواهد شد.
البته گاهي اوقات داوطلبي خطاب به خود از اهداف عالي و آرزوي موفقيتش سخن ميگويد، اما ضمير ناخودآگاهش، ويرا به سوي حس بد و نگراني ميکشاند؛ زيرا ضمير ناخودآگاه دقيقاَ مانند يک شخص مجزّا در درون فرد است که همه چيز را دربارۀ او ميداند و دست انسان در مقابل او رو شده است. اگر اين شخص دروني به خاطر اعمال خوب و موفقيت آميز گذشته، به انسان باور داشته باشد، در آينده نيز با توليد حس خوب، اعتماد خود را به فرد نشان ميدهد و وي را کمک ميکند؛ اما اگر فرد در گذشته، هر بار که نقشهاي براي رسيدن به هدف داشته، به آن عمل نکرده باشد، ضمير ناخودآگاهش، او را باور نخواهد کرد و اين عدم اعتماد را با عدم توليد انگيزه، در وجودش نمايش مي دهد. اين موضوع، بيانگر آن است که بعضي از افراد، پس از نوشتن اهدافشان، انگيزۀ لازم را براي رسيدن به آن اهداف ندارند.
اگر از اين دسته از افراد هستيد، براي اينکه اعتماد ضمير ناخودآگاه خود را به دست آوريد، بايد به ضمير ناخودآگاه خود ثابت کنيد که پاي قولتان ميمانيد. اين بدين معناست که بايد براي مدتي، حتي با وجود داشتن حس منفي، شروع به تلاش و کار کنيد و با ايجاد شواهد، کاري کنيد که ضمير ناخودآگاهتان مجدداً شما را باور کند.
اگر فرد در گذشته، هر بار که نقشه اي براي رسيدن به هدف داشته، به آن عمل نکرده باشد، ضمير ناخودآگاهش، او را باور نخواهد کرد و اين عدم اعتماد را با عدم توليد انگيزه، در وجودش نمايش ميدهد
همه ما، غير از زماني که صرف فعاليت روزانه ميکنيم، اوقاتي داريم که اصطلاحاً به آن «اوقات فراغت» يا «زمان بيکاري» ميگويند.
البته منظور از اوقات فراغت، بيکاري، سرگرداني و بيبرنامگي نيست؛ بلکه اين اوقات به زماني اطلاق ميشود که ما ميتوانيم با فراغِ بال از مشغلة روزانه، به پيگيري برنامهها يا تجديد قواي فکري و جسميمان بپردازيم؛ لذا، هيچگاه نبايد اوقات فراغت را با بيهوده طي کردن زمان برابر دانست يا اوقاتي را که صرف کار ميشود، از اوقات فراغت مهمتر تصور کرد؛ بلکه هر کدام از اين موارد، در جاي خود لازم و ارزشمندند. با توجه به اين مساله، در تمام کشورهاي جهان، تعطيلات آخر هفته را براي پرداختن به مسايل ديگر زندگي، مانند استراحت، تفريح و … تعيين کردهاند تا رشد و توسعة جامعه به نحو واقعي باشد.
به هر حال، هر فردي، با در نظر گرفتن اعتقادات مذهبي، موقعيت شغلي، سطح تحصيلات، شرايط سني و … در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت خود تصميم ميگيرد. در اين ميان، جوانان، به دليل موقعيت خاص اجتماعي و ويژگيهاي فردي خويش، بيش از ديگر افراد جامعه بايد در مورد اوقات فراغت خود برنامهريزي و تصميمگيري کنند.
1 ـ در اوقات فراغت، جوانان ميتوانند تجارب و يافتههاي علمي پژوهشگران، آثار هنرمندان، صنعتگران و … را مورد بررسي و کنکاش قرار دهند.
2 ـ اوقات فراغت، شرايطي را به وجود ميآورد تا جوانان بتوانند آرمانها و اهداف خود را ارزيابي کنند و آنها را با توانايي و علايق شخصي خود بسنجند.
3 ـ اوقات فراغت، اين فرصت را به جوانان ميدهد که با رويدادهاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي دنياي پيرامون خود بيشتر آشنا شوند.
4ـ جوانان، به دليل توانايي زياد در امر يادگيري، ميتوانند در اوقات فراغت، متناسب با استعدادهاي خويش در برنامههاي آموزشي مختلفي شرکت کنند و سطح دانش و معلومات خود را افزايش دهند.
5 ـ ارزشهاي والاي انساني با ارايه الگوهاي مثبت رفتاري فرارويِ جوانان قرار ميگيرد و اين الگوها طي اجراي برنامههاي مختلف تفريحي، آموزشي، فرهنگي و … در هنگام اوقات فراغت، به جوانان معرفي ميشوند.
6 ـ يکي ديگر از جنبههاي اوقات فراغت، حفظ فرهنگ و تمدن کهن و انتقال آن به نسل جوان است که در راستاي فعاليتهاي فرهنگي، همچون برگزاري اردوهاي دانشآموزي و … تحقق مييابد.
موارد ياد شده، از جمله مهمترين اهدافي هستند که ضرورت توجه به مساله اوقات فراغت را روشن ميسازند.
جوانان، به هنگام برنامهريزي و تصميمگيري در مورد نحوة گذراندن اوقات فراغت، بايد موارد فوق را در نظر بگيرند. همچنين آنها بايد علاوه بر توجه به جنبههاي تفريحي در اوقات فراغت، به ابعاد علمي، فرهنگي و تربيتي آن نيز اهميت دهند؛ به طوري که بتوانند سطح معلومات خود را بالا ببرند، استعدادهاي دروني خود را کشف کنند، و نقاط ضعف خويش را شناسايي و برطرف نمايند؛ به عبارت ديگر، بر خلاف شيوة گذراندن اوقات فراغت در کشورهاي غربي، که صرفاً به تفريح کردن و سرگرمي محض توجه دارند، به انديشيدن، خلاقيت و ابتکار بپردازند.
حتماً ميپرسيد: «چگونه ميتوان به اهداف فوق دست يافت؟»
بدون داشتن هدفي مشخص، نميتوانيم خواستههاي خود را سامان دهيم و در دنيايي از خواستهها و نيازها سردرگم ميشويم. آيا ميخواهيم يک قطعة الکترونيکي بسازيم يا قصد داريم در يک رشتة ورزشي آموزش ببينيم؟ شايد بخواهيم استعداد خود را در زمينة هنر بسنجيم؟
هر جواني نخست بايد پاسخ چنين سؤالهايي را به طور دقيق و بدون هيچ ترديدي به دست آورَد و سپس با توجه به انتخاب خود، اقدام به برنامهريزي کند.
چقدر از وقتمان را بايد براي رسيدن به اين هدف اختصاص دهيم؟
آيا پرداختن به اين مساله، تمام زمان فراغت ما را در بر ميگيرد؟
براي رسيدن به اين هدف، چه ابزار و وسايلي مورد نياز است؟
چه هزينهاي بايد صرف کنيم؟
آيا شرايط و امکانات موجود به ما اجازه ميدهد که هدفمان را دنبال کنيم يا بايد هدف ديگري برگزينيم؟
هر جواني بايد، با توجه به شرايط خاص و موقعيتي که دارد، جوانب مختلف برنامهاش را بسنجد.
پس از اين مراحل، بايد در چارچوب برنامة تعيين شده، خود را به هدف نزديک کنيم و اگر اختلالي در روند اجراي برنامه پيش آمد، با صبر و حوصله به رفع آن بپردازيم. دلسردي، سرماخوردگي، احساس ضعف و ناتواني ممکن است به دليل موانع مختلف، وجود جوان را دربرگيرد، اما جز با صبر و بردباري نميتوان از پس آنها برآمد.
پس از اجراي برنامه، بايد به ارزيابي نتيجة کار پرداخت و بررسي کرد: آيا هدفي که در ابتدا برگزيدهايم، تحقق يافته است؟
تا چه ميزان خود را در اجراي برنامه موفق ميبينيم؟
جنبههاي مثبت و منفي پيش آمده در طول انجام کار چه بوده است؟
آيا از نتيجة کار خود احساس رضايت ميکنيم يا افسوس زمان از دست رفته را ميخوريم؟
به تمامي اين سؤالها بايد پاسخ گفت؛ در غير اين صورت، معلوم نميشود که چه اقدامي کردهايم.
اکنون که به اهميت اوقات فراغت و چگونگي سپري ساختن آن پي برديم، به اثرات بيتوجهي به مساله اوقات فراغت ميپردازيم:
اگر اوقات فراغتمان را براي خود برنامهريزي نکنيم و هميشه مشغول انجام وظايفي باشيم که به عنوان کار موظف محسوب ميشوند، به طور حتم خستگي جسمي و فکري، مجالي براي انديشيدن و تجربه کردن باقي نخواهد گذاشت؛ علاوه بر آن، نميتوان از آثار ارايه شدة ديگران نيز استفاده کرد يا توانايي و استعدادها را محک زد.
خلاصه آنکه، بايد براي اوقات فراغت خود برنامهاي تنظيم کنيم که با موارد زير هماهنگي داشته باشد:
1ـ در حدّ اندازة امکانات و توانايي مادي ما باشد؛
2ـ علايق و استعدادهاي فردي ما را در نظر بگيرد؛
3ـ تجربهاي سودمند براي ما به ارمغان آورد.
چند وقتی هست که شروع به درس خوندن کردم اما هر چیزی رو که میخونم حس میکنم یادم رفته و باید به عقب برگردم و دوباره بخونمش؛ به همین دلیل خیلی زمان روی یک مبحث میذارم و وقتم از دست میره. چیکار کنم؟
دوستان کنکوری ! به اتفاق بالا که برای بعضی از دانشآموزان میفته اصطلاحاً وسواس در مطالعه گفته میشه؛ اما جای نگرانی نیست. این مقاله را تا انتها بخونید و با به کار گیری راهکارهای عالی اون وسواس مطالعاتی خودتون رو تا حد ممکن کنار بذارید.
برای اینکه با وسواس در مطالعه مقابله کنید، راهکار های ساده ای وجود دارد:
هیچ شخصی به اندازه شما نمیتونه در رفع این مشکل بهتون کمک کنه. شما باید تصمیم بگیرید که با استفاده از روشهای درست یکبار برای همیشه این مشکل رو از بین ببرید
شما به جای اینکه مدام بر روی یک مطلب یا یک صفحه از کتاب درسی کلید کنید و خودتون رو اذیت کنید، میتونید با مرورهای منظم و از قبل تعیین شده مطالب رو مجدد بازیابی کنید. برای اینکه بتونید این کار رو هرچه راحت تر انجام بدید، باید برای درسهای مختلف خلاصه نویسی کنید. خلاصهها بهترین ابزار برای مرورهای شما در بازه های زمانی تعریف شده هست.
مطمئنن تو هر فصل از کتاب درسی، مباحثی از درجه اهمیت بالاتری برخوردار هستن و طراحان سوالات کنکور سراسری توجه بیشتری به این مباحث دارن. شما باید به جای تکرار مطالب حاشیه ای تمرکر خودتون رو بر روی این مباحث مهم بذارید و با مرور این بخشهای مهم کلیت هر فصل رو برای خودتون بازیابی کنید.
خلاصه نویسی به شما کمک میکنه با دقت و تمرکز بیشتری مباحث رو مطالعه کنید و همواره به دنبال پیدا کردن مهم ترین و کلیدی ترین مباحث باشید. در کنار خلاصه برداری، حاشیه نویسی هم میتونه تاثیر به سزایی در مطالعه شما داشته باشه. حاشیه نویسی برای درس هایی مثل زیست شناسی و شیمی میتونه خیلی مفید باشه. این دو از بهترین ابزارها، برای مرور سریع شما در هر درسی خواهند بود که در آزمونهای جامع و همچنین دوران جمع بندی کمک زیادی به شما خواهند کرد.
تکرار زیاد مطالب هیچ کمکی به شما نمیکنه، فقط زمان و انرژی شما رو میگیره و نتیجه اون یاس و نا امیدی هست. به جای اینکه دوباره به سراغ مطلب برید، از خودتون پرسشهایی از متن بپرسید؛ اگر تونستید به درستی پاسخ بدید جایی برای نگرانی نیست. با این تمرین میتونید این عادت وسواس رو تا حد زیادی کنار بذارید.
تست زدن هم به تسلط شما کمک میکنه و هم به شما نشون میده کدوم مباحث از درجه اهمیت بیشتری برخوردار هستن. بنابراین به شما توصیه میکنیم به جای تکرار کردن مباحث، زمان خودتون رو به تست زنی اختصاص بدید. حتما در نظر داشته باشید که تستهای مهم و تستهایی رو که اشتباه پاسخ میدید رو علامت دار کنید تا با زدن مجدد اونها نکات مهم برای شما مرور بشن.
شما اگر قبل از شروع به مطالعه مطالب، زمان تعیین کنید و خودتون رو متعهد کنید که در زمان مشخص، مطالعه یک مبحث خاص رو به پایان برسونید خیلی کمتر دچار وسواس مطالعاتی میشید و راحت تر میتونید این عادت بد رو ترک کنید. در کنار مشخص کردن ساعت، حتما تعداد صفحاتی که مایلید مطالعه کنید رو هم مشخص کنید.
به خودتون اعتماد داشته باشید و با جرئت به خودتان بگید که من این مطلب رو یاد گرفتم و دیگر نیازی به دوباره خوندن اون نیست و اگر خیلی شک داشتید، میتونید سوالاتی مطرح کنید در مورد موضوع و اگر به اون ها جواب دادید نشون میده مطالب رو خوب یاد گرفتید و نیاز به مطالعه مجدد نیست.
برای اینکه در مطالعه دچار وسواس نشید بهتر هست که یک مبحث رو به این شکل مطالعه کنید:
يکي از مشکلاتي که بيشتر داوطلبان آزمون سراسري با آن مواجه هستند، اين است که کنکور و روند آن و افت و خيزهايي را که ممکن است در مدت آمادگي براي آنها پيش بيايد، بخوبي درک نميکنند و به همين دليل، وقتي مانع يا مشکل کوچکي در طول دوره آمادگي براي کنکور براي آنها پيش ميآيد، دچار نگراني بي مورد شده يا روحيه خود را براي ادامه کار از دست ميدهند؛ در صورتي که اگر با کنکور و مشکلات و مسايلي که ممکن است در طي اين دوره برايتان به وجود بيايد، آشنا باشيد، ميتوانيد براحتي شرايط را درک کنيد و براي بهبود اوضاع وارد عمل شويد. با توجه به اينکه بيشتر داوطلبان کنکور، مطالعه خود را از مهر شروع ميکنند، در اين مقاله درصدد هستيم که شما را با افت و خيزهايي که ممکن است در طول اين دوره داشته باشيد، آشنا نماييم تا بتوانيد با يک برنامهريزي درست و اصولي و با راهکارهاي مختلف در زمانهاي متفاوت، از بروز هر مشکلي جلوگيري کرده و با انگيزه و روحيه بالا درس بخوانيد.
دوره آمادگي و مطالعه براي کنکور در ميان بيشتر داوطلبان به سه مقطع تقسيم ميشود:
در اين دوره، داوطلبان با علاقه زياد و با انگيزه بالايي کار خود را شروع ميکنند. آنها، بنا به صلاح ديد و نظر مشاوران، خانواده و نيز شناختي که از خود و ميزان معلومات و اطلاعاتشان در دروس مختلف دارند، ميزان علاقه به رشته و دانشگاهي خاص، بسته به اينکه محصل هستند يا پشت کنکوري و … مبادرت به برنامهريزي براي کنکور و مطالعه منابع آزمون سراسري ميکنند؛ حتي عدهاي تصميم ميگيرند که کتابهاي بسياري با موضوع کمک آموزشي يا تست خريداري کرده يا در مؤسسات و کلاسهاي کنکور يا آزمونهاي آزمايشي و … شرکت کنند. خلاصه، بيشتر داوطلبان در اين دوره، به خاطر اينکه تازه شروع به مطالعه ميکنند، پرانرژي و با روحيه هستند.
البته اين موضوع براي همه دانش آموزان صدق نميکند؛ زيرا عده اي از اين عزيزان، بخصوص پشت کنکوريها، به دليل مطالعه طولاني و نتيجه نگرفتن از زحمت و تلاش خود يا نگراني از کنکور و …، و برخي از دانشآموزان، به دليل اينکه قبل از تابستان هم مشغول درس و امتحان بودهاند يا انگيزه و علاقه کافي براي مطالعه ندارند، ممکن است که با انرژي کار را شروع نکنند. اگر شما نيز جزو اين دسته اين افراد هستيد و خود را مجبور به شرکت در کنکور ميدانيد، قبل از هر چيز به اين نکته توجه داشته باشيد که همه راهها به کنکور ختم نميشود و شما ميتوانيد استعدادهاي خود را در زمينههاي ديگري جز شرکت در کنکور و ورود به دانشگاه، نيز دريابيد و در راستاي شکوفايي اين استعدادها قدم برداريد؛ اما اگر خواست شما اين است که حتماً در دانشگاه پذيرفته شويد، بهترين راه، آن است که با انرژي و نشاط و روحيه بالا کار را شروع کنيد تا از تلاش خود نتيجه کافي بگيريد.
دوره مطالعه پر انرژي براي بيشتر داوطلبان در حدود دو تا سه ماه و شايد هم کمتر از يک ماه براي برخي از داوطلبان طول بکشد. مدت اين دوره هم، بستگي به نحوه مطالعه و درس خواندن و روحيه شما دارد. هر چقدر شما برنامهريزي منظمي داشته و به آن عادت کرده باشيد و با برنامهريزي پيش برويد اين دوره طولانيتر خواهد بود.
به عنوان يک داوطلب کنکور، حتماً بايد به اين نکته توجه داشته باشيد که دوره دلسردي و خستگي از کنکور، ممکن است براي همه شما عزيزان يا بيشتر کنکوري ها به وجود بيايد؛ اما مهم اين است که چگونه بموقع از بروز اين خستگي يا نااميدي جلوگيري کنيم. خيلي از دانشآموزان را سراغ داريم که با وجود يک شروع عالي، در دوره مياني نااميد شده و از حرکت و رقابت با دوستان جا مانده و ميدان را براي آنان باز گذاشتهاند؛ زيرا در اين دوره، با توجه به يکنواخت بودن کار، افکار منفي و مزاحم به سويشان هجوم ميآورد وآرامش آنها را به هم ميزند، و شايد در بعضي از موارد، به ترک مطالعه از سوي آنها نيز منجر شود.
عوامل مختلفي ممکن است باعث خستگي يا دلسردي و کاهش انگيزه داوطلبان شود. نداشتن يک برنامهريزي خوب و اصولي، فرا نگرفتن يا کمتر ياد گرفتن برخي از دروس، نداشتن جزوه يا کتاب هاي کمک آموزشي، مقايسه خود با داوطلبان ديگر و ميزان پيشرفت آنها، هجوم افکار منفي به داوطلبان در مورد قبول نشدن يا خوب نتيجه نگرفتن از تلاششان و …. از جمله اين عوامل هستند.
اين دوره ممکن است براي هر داوطلبي، بسته به مدت زمان مطالعه يا انرژي و توان داوطلب، متفاوت باشد. برخي از داوطلبان زودتر و برخي ديگر، ديرتر خسته ميشوند و گروهي ممکن است تا زمان برگزاري کنکور نيز احساس خستگي نکنند؛ اما به خاطر داشته باشيد که معمولاً در بهمن ماه و در نيمه راه، بيشتر داوطلبان دچار رخوت ميشوند. به همين دليل، اين دوره را دوران سرماخوردگي کنکوري نيز ميگويند. اگر شما داوطلب عزيز هم دچار چنين مشکلي شديد، تعجب نکنيد؛ بلکه به فکر چاره باشيد. نکته مهم در مورد اين دوره، آن است که اگر نخواهيد و نتوانيد به دليل خستگي و دلزدگي، به اندازه کافي درس بخوانيد، حتماً رقباي شما در همين دوره حساس از شما پيشي خواهند گرفت.
از مهمترين کارهايي که براي جلوگيري از کسالت يا رفع خستگي کنکور بايد انجام داد، ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
1- برنامه ريزي خود را اصلاح کنيد.
2- بيش از توانتان از خود توقع نداشته باشيد و از مغز و جسمتان کار نکشيد.
3- از والدين و مشاورانتان در مورد راههاي غلبه بر افسردگي و خستگي و استفاده از آنها کمک بگيريد.
4- به هيچ وجه، خودتان را با افراد و داوطلبان ديگر مقايسه نکنيد.
5- در صورتي که ياد نگرفتن مطالب، يکي از علل خستگي شماست، از معلمهايتان براي برطرف ساختن آن کمک بگيريد.
6- چند روز بدون فکر کردن به کنکور و مسايل مربوط به آن، فقط و فقط استراحت کنيد يا به کارهاي مورد علاقهتان بپردازيد.
7- روزانه، زمان کوتاهي را به ورزش کردن اختصاص دهيد.
8- خواب و استراحت کافي داشته باشيد. به خاطر داشته باشيد که کاستن از ساعت خواب براي درس خواندن، نه تنها باعث پيشرفت شما نميشود، بلکه يادگيري و روند آن را نيز کاهش ميدهد.
9- به خود اميد دهيد و پيوسته با تجسم خود در دانشگاه و رشته مورد نظرتان، انگيزه کافي در خودتان ايجاد کنيد.
10- پيشرفتهاي خود را ستايش کنيد و از موفقيتهايتان با خود صحبت کنيد.
11- اگر دانشآموز هستيد و به مدرسه ميرويد، حتماً زمانهاي استراحت مناسبي را در بين مطالعه براي خود در نظر بگيريد.
بيشتر داوطلبان، بخصوص آن عزيزاني که در طول ماههاي قبل کمتر مطالعه کردهاند، در دو سه ماه پاياني تصميم ميگيرند تا به صورت جدي و در ساعات طولانيتري در مقايسه با گذشته، درس بخوانند. يکي از علل اصلي انجام اين کار، نزديک شدن به زمان برگزاري کنکور و احساسِ نداشتن وقت کافي براي مطالعه دروس کنکور است؛ از طرف ديگر، داوطلبان با شنيدن اخبار کنکور از طريق راديو، تلويزيون و دوستان يا اطلاع از مطالعه ساير دوستان و هم کلاسيهايشان، متوجه شرايط شده و تصميم ميگيرند که به طور جدي و با تلاشي چند برابر درس بخوانند.
در اين دوره، اگر داوطلب بتواند بر افکار منفي و مزاحم خود غلبه کند، ميتواند موفق شود؛ زيرا وقت زيادي براي مطالعه و رسيدن به زمان برگزاري کنکور باقي مانده است، و چنانچه وي در اين دوره با برنامهريزي درست و حساب شدهاي کار خود را شروع کند، ميتواند حتي از بسياري از رقبايش سبقت بگيرد و به نتيجه مطلوب و دلخواه خود برسد.
نکتهاي که بايد به آن توجه داشته باشيد اين است که اين موضوع که شما ميتوانيد در دو سه ماه پاياني هم با مطالعه جدي، کنکور را بخوبي سپري کنيد، نبايد باعث شود که شما تا آن زمان دست از تلاش برداريد يا کمتر تلاش کنيد؛ زيرا آغاز مطالعه از ماههاي قبل، بيشتر ميتواند بر يادگيري بهتر و اصولي شما تاثير بگذارد و شما وقت بيشتري براي مرورهاي بعدي مطالب خواهيد داشت؛ از طرف ديگر، دير شروع کردن خواندن دروس، ممکن است باعث ايجاد استرس و نگراني در بين برخي از داوطلبان شود، و همين استرس و اضطراب، خود بر ميزان يادگيري آنها تاثير ميگذارد؛ پس اگر وقت کافي براي مطالعه داريد، به صورت پيوسته، اصولي و با آرامش مطالعه کنيد و اطمينان داشته باشيد که انجام اين کار بر موفقيت شما تاثير زيادي خواهد گذاشت.
نکتهاي که در ادامه اين بحث بايد به اطلاع شما عزيزان برسانيم آن است که دوره جهش ناگهاني براي بيشتر داوطلبان پيش ميآيد؛ زيرا داوطلبان کم کم به زمان برگزاري کنکور نزديکتر ميشوند و به همين دليل مجبور هستند که بر ميزان ساعات مطالعه خود افزوده و با جديت بيشتري مطالعه را ادامه دهند؛ به علاوه اينکه، دو گذرگاه و زمان بسيار مهم و سرنوشت ساز کنکور، يعني عيد نوروز و خرداد ماه يا همان دوران جمع بندي، نيز تقريباً در همين دوره قرار دارد. حتماً همه شما عزيزان ميدانيد که اين دو دوره طلايي، تاثير بسزايي در پيش افتادن و موفقيت شما در کنکور خواهد داشت؛ پس با يک برنامهريزي اصولي و درست به استقبال اين دورهها برويد، و اگر هم شتاب و جهش ناگهاني داريد، بهتر است که اين شتاب و جهش، به صورت اصولي و حساب شده باشد.
براي اينکه اين دوره از زمان آمادگي براي کنکور را بخوبي سپري کنيد به موارد زير توجه داشته باشيد:
1- اگر در اين دوره بخوبي مطالعه کنيد، حتماً موفق خواهيد شد.
2- رقابت کنکور از اين دوره به بعد، بيشتر و شديدتر ميشود؛ پس قدر وقت را بدانيد و بخوبي مطالعه کنيد تا از رقبايتان پيشي بگيريد.
3- قبل از عيد و براي دوران عيد نوروز و پس از آن، يعني دوران مرور و جمعبندي، برنامه خود را مورد ارزيابي قرار دهيد و اگر احساس کرديد که نقص و مشکلي دارد، حتماً آن را اصلاح کنيد.
4- خود را با ماههاي قبل بسنجيد و اصلاً و به هيچ وجه خودتان را با دوستان، هم کلاسيها و ساير رقبايتان مقايسه نکنيد؛ زيرا شما واقعاً از ميزان مطالعه و اطلاعات آنها چيزي نميدانيد.
-5هميشه و در هر شرايطي اميدوار باشيد و بدانيد که کنکور، آزموني از همه دروس است؛ پس ضعف شما در يک يا حتي چند درس، تاثير منفي فوق العادهاي بر رتبه شما نخواهد گذاشت.
اکنون شما وارد مرحلهی جدیدی از درس خواندنتان میشوید. مرحلهای متفاوت از گذشته. شرایط به سرعت تغییر میکند و باید همه چیز را متناسب با شرایط جدید هماهنگ کنید. مطالعهی مطلب زیر شما را در این جهت یاری میدهد.
1. قبل از دورهي جمعبندي، اينگونه بود كه يك مطلب را ميخوانديد، تمرين و تست آن را انجام ميداديد، بعد به سراغ مطلب بعدي ميرفتيد و همينطور تا آخر؛ يا درس ادبيات و عربي را درس به درس دنبال ميكرديد. ولي اگر قرار باشد به همين روش در ماههای باقيمانده عمل كنيد، بين مطالعهي درسهاي اول و آخر فاصلهي زيادي ايجاد ميشود و ممكن است دوباره مباحث اول را فراموش كنيد. با اين روش، مطالعه متمركز نخواهد بود. در دورهي جمعبندي، مطالعهي شما بايد متمركز باشد و هر درس را در فاصلهي زماني كوتاهي مطالعه و برخي دروس مانند ادبيات و عربي را نه به شيوهي درس به درس بلكه به صورت موضوعي جمعبندي كنيد.
2. اگر تا بهحال درس خواندن را شروع نکردهاید، سعی نکنید همهی درون خوانده نشده یا درسهایی را که بلد نيستيد، بخوانيد. اگر كارهاي انجام نشده زيادي را بايد در فرصت كم باقيمانده انجام دهيد، اين شيوه، شما را با كمبود وقت جدي روبهرو ميكند و شيرازهي كارتان را از هم ميپاشد. در دورهي جمعبندي مطالعهي شما انتخابي خواهد بود و مباحثي را كه در بودجهبندي سؤالات كنكور ارزش كمتري دارند، يا مباحث دشوار را كه تسلط بر آنها، وقتگير است، از برنامهي مطالعاتي خود خارج خواهيد كرد و بدين ترتيب زمان بيشتري را ذخيره ميكنيد.
3. در گذشته، شما تستهاي يك درس را به صورت موضوعي و تفكيك شده پاسخ ميداديد. از اين رو به نظر ميرسيد كه به موضوعات هر درس تسلط داريد. اما در آزمونهاي جامع، به دليل تركيب شدن مباحث گوناگون و فشرده بودن سؤالات، نمره و نتيجهاي كه به دست ميآوريد، با نمرهاي كه در منزل به خود ميداديد بسيار تفاوت دارد. در دورهي جمعبندي بايد به جاي نگاه موضوعي به درس و تستها، نگاهي كلي و تركيبي به آنها داشته باشيد.
4. قبل از دورهي جمعبندي، تكاليف هر درس به شما ميگفت: چه اندازه وقت و زمان به آن اختصاص دهيد، اما در دورهي جمعبندي، به دليل محدوديت زمان، اين بار وقت و زمان ميگويد كه تكاليف را چگونه انجام دهيد.
به دلايل پیشگفته، باید در دورهي جمعبندي روش و منابع مطالعاتي، شيوههاي مرور و برنامهريزي، نسبت به دورههاي قبل تغيير كند.
شروع دورهي جمعبندي با توجه به وضعیت درسيتان، تعيين ميشود. بچههاي متوسط و كمي ضعيفتر ميتوانند اندكي ديرتر و قويترها، زودتر دورهي جمعبندي خود را شروع كنند. به طور كلي اين دوره از 15 اسفند آغاز و تا روز قبل از كنكور ادامه مييابد.
ایام باقیمانده تا کنکور (دورهی جمعبندی) را به سه مرحله تقسیم کنید.
1) مرحلهی اول: از 15 اسفند تا آخر فروردین
2) مرحلهی دوم: از اول اردیبهشت ماه تا اول خرداد
3) مرحلهی سوم: از اول خرداد تا پای کنکور
در اين دوره كه از نيمهي دوم اسفندماه آغاز ميشود و تا پايان فروردينماه ادامه مييابد. سه فعاليت زير را به ترتيب دنبال كنيد:
1. اولویت اول: دروس نيمسال دوم پيشدانشگاهي را پابهپاي مدرسه با منابع تست آن بخوانيد. سعي كنيد از مدرسه عقب نمانيد و اين دروس تلنبار نشوند.
2. اولویت دوم: در كنار خواندن دروس ترم دوم پيشدانشگاهي، تمام تلاش خود را به كار گيريد، تا دروس نيمهتمام يا به قول معروف دروس «زخمي» را تمام كنيد. به دروس اختصاصی اهمیت بیشتری بدهید. از انجام كارهاي پرحجم و غيرضروري و استفاده از منابع كمك درسي متنوع اجتناب كنيد.
3. اولویت سوم: درسهايي كه خواندهاید را رها نكنيد. براي مرور فشردهي آنها از هماكنون به ويژه در فرودينماه برنامهريزي كنيد. اگر عقبافتادگي درسي بيشتري داريد، طوري كه قادر به انجام سه فعاليت بالا نباشيد، بهتر است در اولويت اول، دروس نيمسال دوم را به همراه مدرسه جداً دنبال كنيد، در اولويت دوم، به جاي تمام كردن همهي دروس خوانده نشده و نيمهكاره، فقط روي مباحث كليدي و پرسؤال كنكور تمركز كنيد يا مباحثي از دست نخوردهها را برداريد كه سريعتر جمع و جور ميشوند. بطور موقت ساير مباحث نخوانده را از برنامهي خود خارج كنيد (تكنيك مطالعهي گزینشی).
4. آمادگي براي شركت در اولين آزمون جامع آزمايشي را هدف خود قرار دهید. پس از عيد از شركت در آزمونهاي مرحلهاي كه جامع نيستند، جداً پرهيز كنيد، شركت در اين نوع آزمونها موجب كند شدن پيشرفت و جمعبندي دروس شما ميشود.
5. بسياري از آموزشگاهها و مدارس، عقبافتادگيهاي خود را با تنظيم كلاسهاي فوقالعاده در ايام عيد، جبران ميكنند. مراقب باشيد در صورت ضرورت، در اين كلاسها يا بخشي از آنها شركت كنيد.
حالا بر اساس نکات گفته شده وضعیت درسیتان را معلوم کنید و جهت آمادگی برای اولین آزمون جامع آزمایشی، هدفگذاری کنید. در شمارهی بعد با دومین مرحلهی جمعبندی آشنا خواهید شد.
سعيد که سال دومي بود که در کنکور شرکت ميکرد، با خستگي کتاب را کنار گذاشت و به دور دستها خيره شد. احساس عجيبي وجودش را فراگرفته بود. هزاران فکر در عرض چند ثانيه به ذهنش خطور کرد: “اگه کنکور قبول نشم چي؟ اگه به خاطر نرفتن به سربازي، در يه رشتهاي درس بخونم که دوسش ندارم و اون وقت پشيمون بشم چي؟ اگه نرسم همه مطالب مهم رو بخونم چي ميشه؟” و کلي «اگر» و فکر ديگر، ذهنش را براي مدتي مشغول کرد و وقتي متوجه اين مساله شد که از وقتي که براي مطالعه فيزيک گذاشته بود يک ساعتي ميگذشت. در گوشهاي ديگر از شهر، مهسا بعد از يک مطالعه تقريباً طولاني، به اين فکر ميکرد که “خوش به حال پشت کنکوريها ! الان ميتونند حسابي درس بخونند؛ نه مثل ما که هم بايد مدرسه بريم، هم براي امتحانها آماده شيم و هم اينکه براي کنکور درس بخونيم” و يک جاي ديگر شهر، مسايل زيادي ذهن هزاران کنکوري ديگر را به خودش مشغول کرده بود.
شايد براي شما داوطلب عزيز هم پيش آمده باشد که در هنگام مطالعه يا زمان استراحت، صرف نهار و … باز هم مساله کنکور و حواشي مربوط به آن، ذهن شما را حتي براي چند دقيقه هم که شده است، درگير کند. اين موضوع در ميان بيشتر داوطلبان عموميت دارد؛ زيرا آمادگي براي کنکور، يک روند طولاني و تقريباً خسته کننده است، و همين مسايل جانبي نيز باعث ميشود تا بر روند خسته کنندگي آن افزوده شود؛ اما يکي از مهمترين مسايلي که در همه زندگي و بخصوص در شرايطي مثل کنکور که پيگيري يک هدف، مدّ نظر است بايد به آن توجه داشت، اين است که انسان روحيه خود را از دست ندهد و با انگيزه بماند و مهمتر از آن، اينکه شاد باشد و از لحظههاي زندگياش لذت ببرد.
شادي باعث ميشود تا توان و انرژي فرد براي پيگيري اهدافش چند برابر شود؛ به علاوه موجب ميشود که اين شادي به محيط اطراف نيز ساطع شده و انرژيهاي مثبت، اطراف ما را فراگيرد. حتماً با خود ميگوييد در شرايطي مثل کنکور، با اين حجم درسها و نيز دغدغههاي قبولي و رسيدن به هدف، چگونه ميتوان هم شاد بود و هم درس خواند. شايد حق با شما عزيزان باشد و فکر کنکور و درسها، به شکل قابل ملاحظهاي ذهن شما را با خود درگير نمايد، اما راهکارهايي وجود دارد که باز هم شما بتوانيد شاد بودن و در نتيجه انرژي مثبت، توان و انگيزه بالا و يادگيري بهتر را مهمان درون خود کنيد. براي رسيدن به اين هدف، با ما همراه باشيد و توصيههاي ما را بخوانيد.
وقتي افکاري مثل اينکه از بقيه عقب هستيد يا ديگران در فلان درس از شما جلوترند يا درصد بالايي ميزنند به ذهنتان خطور کرد، اين موضوع را نيز در نظر بگيريد که داوطلبان زيادي هم هستند که در شرايطي پايينتر از شما، چه از نظر امکانات درسي و چه توان جسمي و روحي، قرار است با شما در کنکور شرکت کنند و نتيجه بگيرند. شما يکي از تعداد بي شمار داوطلباني هستيد که اين راه را طي کردهاند، و اين راهي است که شما براي آينده خود انتخاب کردهايد. فرقي نميکند که با دغدغه و نگراني پيش برويد يا با شادي به دنبال هدف خود باشيد؛ بالاخره بايد اين راه را طي کرده و در آزمون شرکت کنيد. تنها فرقش اين است که اگر شاد باشيد و به خود انرژي و روحيه مثبت دهيد، کمک بسيار زيادي به يادگيري و توان مطالعاتي خود کردهايد؛ پس بجنبيد.
الان که با شما عزيزان صحبت ميکنيم، تقريباً تمام داوطلبان آزمون سراسري، برنامه خود را براي مطالعه خوب و جدي تنظيم کردهاند؛ پس الان همه در تکاپو هستند، و اگر بنشينيد و با افکار بد و مزاحم، ذهن خود را درگير کنيد از بقيه عقب خواهيد ماند. عجله کنيد؛ معطل چه هستيد؟ با يک انرژي مثبت و با جديت شروع کنيد. نگرانيها را از خودتان دور کنيد و مطمين باشيد که هيچ زحمتي بيجواب نميماند.
بسياري از داوطلبان، وقتي شروع به مطالعه ميکنند، فکر ميکنند که بايد همه مطالب را ياد بگيرند و هيچ مطلبي را فراموش نکنند، و وقتي تست ميزنند، بايد بتوانند به همه تستها پاسخ مثبت بدهند. آنها وقتي در يکي از اين مراحل با مشکل مواجه ميشوند، ناراحت شده و انگيزه قبلي خود را براي مطالعه از دست ميدهند يا حتي اگر با همان انگيزه اوليه به مطالعه ادامه دهند دچار استرس و نگراني ميشوند؛ نگراني اينکه تا زمان برگزاري کنکور، چقدر از اين مطالب را فراموش خواهند کرد و اينکه آيا اصلاً ميتوانند در آزمون سراسري به سؤالات جواب دهند يا نه و … همين نگرانيها، علاوه بر ايجاد استرس بيجا، جلوي شاد بودن و نشاط آنها را در طول مدت آمادگي براي کنکور خواهد گرفت.
براي اينکه شما داوطلب عزيز بتوانيد جلوي اين مشکل را تا حد ممکن بگيريد، پيوسته اين موضوع را مدّ نظر داشته باشيد که هيچ داوطلبي، تمام مطالب دروس را به طور کامل فرا نخواهد گرفت و همه داوطلبان، در يک يا چند درس ضعف دارند. ممکن است که نقاط قوت شما، نقاط ضعف تعدادي ديگر از داوطلبان نيز باشد؛ پس با زدن چند تست و حتي دهها تست اشتباه در يک مبحث، اصلاً نگران نشويد؛ بنابراين، آرامش خود را حفظ کنيد و با مطالب و کتابها شوخي کنيد و همزمان به دنبال رفع اشتباهات خود برآييد. به اين نکته هم توجه داشته باشيد که لزومي ندارد همه داوطلبان، و از جمله شما، همه مطالب دروس مختلف يا حتي دروس اصلي خود را به طور کامل بدانيد؛ به همين خاطر، لازم است که اگر در مبحث يا درسي ضعف داريد و مطالعه و يادگيري آن براي شما مشکل است، از آن عبور کرده و وقت خود را صرف مطالعه مطالب مهم ديگر کنيد و اصلاً نگران نمره خود نباشيد.
بسياري از جنبههاي رواني و حتي جسمي افراد، تحت تاثير رنگهاي مختلف هستند. استفاده از رنگها براي بالا بردن انرژي زندگي و آرامش مهم است و روانشناسان بر آن تاکيد دارند.رنگها در زندگي، تاثير بسياري بر روحيه و روان انسان ميگذارند. بعضي از رنگها موجب تحريک روحي فرد شده يا به تمرکز بيشتر وي منجر ميشوند؛ مثلاً آبي، رنگي آرامش بخش است و موجب کاهش هيجانات فرد ميشود و فرد در سايه اين رنگ، هيجانات خود را بهتر کنترل ميکند. رنگ قرمز تقريباً در جهت مقابل رنگ آبي قرار داشته و موجب ميشود که به فرد احساس هيجان دست دهد. همچنين آرامش پديد آمده از رنگ سبز در کاهش کارهاي پراسترس، مفيد است. اين رنگ هميشه آرامش بخش است.
گرچه انتخاب رنگها براي اتاق، پرده، دکوراسيون و لباس، بسيار سليقهاي است، اما اگر شما عزيزان در دوره آمادگي براي کنکور، سراغ رنگهاي شاد و انرژي دهنده برويد، علاوه بر اينکه ميتوانيد از خستگي خود در هنگام مطالعه جلوگيري کنيد، قادر خواهيد بود بر روحيه بالا و سطح يادگيري خود نيز تاثير مثبت بگذاريد. سعي کنيد که هميشه لباسهايي با رنگهاي شاد و زيبا بپوشيد. همچنين اگر نميتوانيد رنگ اتاق خود را تغيير دهيد، با نصب چند تابلوي زيبا، شادي را مهمان اتاق خود بکنيد. رنگهاي روشني که نوعي شادي و سرزندگي را با خود به همراه دارند، باعث شادابي و نشاط افراد ميشوند. وقتي شما لباسهايي با رنگهاي روشن و نزديک به رنگهاي طبيعت به تن ميکنيد، هم براي خودتان و هم براي اطرافيانتان نشاط روحي به همراه ميآوريد؛ از سوي ديگر، پوشيدن لباسهايي با رنگهاي تيره و خنثي، مانند مشکي يا خاکستري، مشکلاتي مانند حس اندوه، غم و کرختي را در خود فرد و نزديکان او ايجاد ميکند. نگاه کردن به رنگهاي شاد، باعث افزايش سلامت رواني جامعه ميشود. مکانيسم شاد شدن در اثر مشاهده رنگهاي زيبا و روشن در بدن هم به اين صورت است که ذهن افراد به محض ديدن اين رنگها، زيبايي خاصي را از محيط برداشت ميکند و به نشاط ميرسد. رنگهاي شاد و روشن، پيامهاي خوشي را از خود متصاعد ميکنند و باعث رضايت خاطر افراد ميشوند.
ورزش، باعث شادي و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس ميشود و احساس رضايت باطني شخص را بالا برده و فرد حس ميکند که به موفقيتهاي خوبي دست يافته است. ضمناً ورزش در درمان بسياري از بيماريها، از جمله افسردگي، تاثير بسزايي دارد و سي دقيقه ورزش در روز مي تواند آثار افسردگي را کاهش دهد.
در حين انجام فعاليت بدني، توليد يک ماده شيميايي از بدن به نام سرتونين بيشتر ميشود. کاهش سرتونين در بدن با افسردگي مرتبط است؛ بنابراين، در ميان افرادي که به طور مرتب ورزش ميکنند، بندرت ميتوان شخص افسردهاي را يافت؛ از طرف ديگر، با ورزش کردن، توليد اندورفين و اپي نفرين و سيتوکينها نيز افزايش مي يابد و اين مواد به طور طبيعي، باعث بالا بردن سطح هوشياري و روحيه عمومي فرد شده و احساس انرژي و شادابي بيشتري براي انجام کارهاي روزمره زندگي به شخص هديه ميکنند.
وقتي داوطلبان عزيز را به ورزش کردن توصيه ميکنيم، بسياري از آنها عقيده دارند که ورزش کردن، باعث اتلاف وقت آنها ميشود. در پاسخ اين عزيزان بايد بگوييم که اولاً شما براحتي ميتوانيد نيم ساعت از وقت استراحت را در برنامه خود به ورزش کردن اختصاص دهيد، و ثانياً، به دليل آنکه ورزش کردن باعث شادي و بهبود روحيه و بالا رفتن سطح يادگيريتان ميشود، شما به شکل غيرمستقيم به زمان يادگيري و مطالعه خود خواهيد افزود.
اگر شما کنکوري عزيز در چنين شرايطي با افراد افسرده و نااميد، معاشرت داشته باشيد، نگرانيها و روحيه بد آنها بر شما نيز تاثير خواهد گذاشت. هميشه، افرادي وجود دارند که شکستها و ناکاميهاي خود را در امور مختلف به عوامل مختلفي به جز خودشان مرتبط ميکنند. اين افراد به خود و ديگران چنين القا ميکنند که چون جبر روزگار نميخواهد آنها در انجام اين کار موفق شوند، پس هر قدر هم که تلاش کنند، نميتوانند به اهداف خود دست يابند. حتماً در ميان داوطلبان گرامي هم اين گروه از افراد وجود دارند. معاشرت با آنها، بخصوص در زمان مطالعه براي کنکور، ميتواند تاثير مخربي بر روحيه شما داشته باشد؛ پس تا ميتوانيد از اين افراد فاصله بگيريد و در صورت لزوم با دوستان شاد و باانگيزه و پر انرژي خود معاشرت نماييد. آن وقت خواهيد ديد که اين گروه از دوستانتان، چگونه به شما انرژي مثبت داده و شما را براي رسيدن به هدفتان تشويق ميکنند.
تا شما نخواهيد، هيچ فردي نخواهد توانست شما را شاد کند. شادي، يک موهبت دروني و شخصي است و تا زماني که شما نخواهيد، نميتوانيد آن را مهمان خانه خود نماييد. درست است که دوستان و خانواده شما ميتوانند تاثير مستقيمي بر روحيه و شاد بودن شما در اين دوره، مانند همه مراحل زندگي، داشته باشند، اما در نهايت، اين شما هستيد که ميتوانيد شادي را براي خودتان ايجاد کرده و آن را نگه داريد يا اينکه آن را پس بزنيد. شاد شدن و شاد ماندن، کار بسيار راحتي است. کافي است که به خود و تواناييهايتان اطمينان داشته باشيد و هر قدم کوچک و موفقيتهاي ريز و درشت خودتان را فراموش نکرده و به خود يادآوري کنيد که اين موفقيت، محصول تلاش و خواستن شماست. براي اينکه در طول آمادگي براي کنکور، پيوسته شاد باشيد، خود را با کسي مقايسه نکنيد؛ بلکه خود را با خودتان و با ماههاي قبل از آن مقايسه کنيد و ببينيد که چقدر پيشرفت کردهايد و اين پيشرفتها محصول چه چيزي است. آيا جز اين است که شما خواسته، تلاش کرده و توانستهايد؟ پس به اين تواناييهايتان بباليد و افتخار کنيد و شاد شويد. ايمان داشته باشيد که شما نيز، مانند هر شخص ديگري که قدم در راه ميگذارد و بالاخره موفق ميشود، موفق خواهيد شد.
همه داوطلبان عزيز، بله همه داوطلبان در دوره آمادگي براي کنکور، بالاخره دچار نگراني و استرس ميشوند. مهم اين است که چگونه بتوان اين مشکل را بر طرف کرد. مهمترين کار براي رفع اين نگرانيها و پيوسته شاد و با انگيزه بودن، اين است که مثبت بينديشيد و مثبت عمل کنيد و سعي کنيد که اين احساس را به ديگران نيز انتقال دهيد؛ زيرا انجام اين کار، باعث ميشود تا انرژيهاي حاصل از آن، در درجه اول متوجه خودتان شود و بعد دوستان و اطرافيانتان را در بر گيرد.
به همه اتفاقاتي که در طول آمادگيتان براي کنکور رخ ميدهد، به صورت مثبت نگاه کنيد و ايمان داشته باشيد که خداوند، شما را در مسيري قرار خواهد داد که بهترين سرنوشت را داشته باشيد. با خدا، مخصوصاً زماني که دچار نااميدي و افسردگي ميشويد، راز و نياز کنيد و از آن تواناترين بخواهيد که به شما کمک کند. نگران نباشيد؛ خدا بهتر ميداند که چه چيزي به نفع و مصلحت شما و چه چيزي به ضررتان است. کافي است که همت کنيد و در کنار تلاش و کوشش بيوقفه، نتيجه و جريان امور را به او واگذار کنيد. منتظر چه هستيد؟ بخنديد و با شادي به سوي هدفتان پيش برويد و مطمين باشيد که موفق خواهيد شد.
يک درس مشکل را بايد چند بار خواند تا فهميد؟ يک بار؟ دو بار؟ ده بار؟ چند بار؟!
اين سؤالي است که بيشتر معلمها در طول سال تحصيلي، بارها از سوي دانشآموزان ميشنوند؛ دانشآموزاني که از سختي يک درس يا حتي يک کتاب بشدت گله دارند و ميگويند با اينکه بارها از روي کتاب درسي خود خوانده و سطر به سطر آن را مرور کردهاند، اما هيچ چيز از آن را نفهميدهاند.
پيش آمدن اين معضل به دليل آن است که بسياري از دانشآموزان، راه درست مطالعه يک کتاب را نميدانند و تصور ميکنند که اگر از روي يک کتاب بارها بخوانند بر آن تسلّط پيدا ميکنند؛ در حالي که براي تسلّط بر يک مطلب، بايد آن را خوب خواند، خوب درک کرد، خوب فهميد و خوب در ذهن نگهداري نمود.
براي مثال، يکي از روشهاي مفيد براي خواندن کتابها يا درسهاي مشکل، اين است که کتاب را قبل از تسلّط بر آن، به طور سطحي خواند و ابتدا در پي چيزهايي بود که ميتوان آنها را فهميد (نبايد خود را در مطالب دشوار گرفتار کرد)؛ چون هر کتاب حاوي مطالبي است که بي درنگ ميتوان آنها را درک کرد و مطلب مورد نظر را تا حدودي فهميد و براي مطالعه عميق آن آماده شد.
البته سطحي خواندن اصولي دارد که بايد به اين اصول توجه داشت. اين اصول را ميتوان در موارد زير خلاصه کرد:
به عنوان صفحه و مقدمه نگاه کنيد؛ بويژه به عناوين فرعي يا ديگر نشانههايي توجه کنيد که به هدف و چشم انداز کتاب يا مقصود نويسنده اشاره دارد. فهرست اعلام يا فهرست موضوعي را بازبيني کنيد تا با دامنه موضوعات تحت پوشش يا منابع مورد استفاده مؤلفان آشنا شويد. هر گاه فهرست اصطلاحات در پايان هر فصل، مهم و حساس به نظر رسيد، براي درک بهتر، آنها را در متن جست و جو کنيد؛ به اين ترتيب، شما کليد نزديک شدن به مؤلف را پيدا ميکنيد؛ براي مثال، سعي کنيد که معني لغات اصطلاحات دشوار کتاب زبان و ادبيات فارسي، زبان انگليسي يا زبان عربي را داخل متن درس ياد بگيريد. ياد گرفتن معني لغات، بدون توجه به جايگاه آنها در متن درس، نميتواند به شما در فهميدن مفهوم درس يا متن مورد نظر کمک کند.
تصاوير کتاب را ببينيد و خلاصهها و نتيجهگيريها را با دقت بخوانيد. اگر کتاب، يک فصل نتيجهگيري دارد، ابتدا آن را بخوانيد. به احتمال زياد، اين فصل، محتواي کتاب را با دقت بيشتري معرفي ميکند.
حالا شما براي خواندن کتاب يا سطحي خواني آماده هستيد. اگر به سطحي خواني راي ميدهيد، به فصلهايي نگاه کنيد که حاوي بندهاي اصلي يا عبارات خلاصه شده کتاب هستند؛ سپس صفحات را ورق بزنيد و يک يا دو پاراگراف و گاهي هم چند صفحۀ متوالي را بخوانيد و همواره در جست و جوي حرف اصلي و هدف اصلي کتاب باشيد.
توجه داشته باشيد که اگر شما از اين روش براي شروع سطحي خواني کتاب استفاده کنيد، چه بسا در پايان پي ببريد که به هيچ وجه در حال سطحي خواندن نيستيد؛ بلکه آن را ميخوانيد، ميفهميد و از آن لذت ميبريد، و وقتي کتاب را بر زمين ميگذاريد، درخواهيد يافت که بعد از اين، هيچ موضوعي برايتان دشوار نخواهد بود.
حال که درباره کتاب يا يک فصل، اطلاعاتي به دست آوردهايد، معين کنيد که چه اطلاعاتي کم داريد. آيا بايد به مطالعه ادامه دهيد؟ اگر جواب اين سؤال مثبت است، انتظار داريد که از يک خواندن عميق، چه چيزي عايدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتيجه رسيده است؟ مراحل اساسي کتاب، چه چيزهايي هستند؟ آيا اين مراحل، به طور منطقي به هم مربوط هستند و هدف مؤلف چيست؟ آيا مطالب کتاب، با آنچه که شما قبلاً درباره موضوع مي دانستيد، موافقت يا مغايرت دارد؟
سؤالات شما درباره کتاب، ميتوانند به صورت کلي يا کاملاً مشخص باشند. طرح اين گونه سؤالات، از طريق ايجاد کنجکاوي، تمرکز حواس و دقت شما را افزايش ميدهد و رضايت حاصل از پاسخگويي به سؤالات، مدت نگهداري مطالب را در حافظه، طولاني ميکند. طرح سؤال، به هنگام مطالعه يک کتاب، خواننده منفعل را به يک خواننده فعال مبدل ميسازد. از طريق طرح سؤالات، يک گفت و شنود بين شما و مؤلف کتاب برقرار ميشود که کسب لذت شما را از مطالعه کتاب افزايش ميدهد. سؤالات، اغلب به هنگام مطالعه يا پس از پايان مطالعه، به ذهن ميرسند؛ ولي شما سعي کنيد که سؤالات خود را پيش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالي کتاب، شروع کنيد.
نکته ديگر اينکه بعد از خواندن يک کتاب، سعي کنيد که مطالب يادگيري شده را با عبارتهاي مخصوص خودتان دوباره تعريف کنيد؛ يعني تا حد امکان، از حفظ کردن طوطيوار مطالب، خودداري کنيد؛ بلکه کوشش کنيد تا مطالب را بفهميد و با جملات خودتان آنها را براي خود تعريف کنيد و بدانيد که پس دادن مطالب به خود، نقش بسيار مهمي در يادگيري دارد.
آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندنفرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید ...
از آنجا که مغز انسان به منظور "ساخت پروتئین" و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است، بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.
اگر زمان شما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. (مثلا" هر یک ماه یکبار ، مخصوصا" بعد از دادن یک آزمون آزمایشی ، یک استراحت یک روزه یا نصفه روزه ، به خود بدهید.) با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید : "باید امروز را هم درس می خواندم" و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما همانطور که در بالا اشاره شد، فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید. فقط سعی کنید در این یک روز بیشتر به فعالیتهای مورد علاقه و خواب بپردازید . کمتر فعالیت ذهنی سنگین ، مثل شرکت در بحثهای سیاسی یا دیدن چند فیلم سینمایی فلسفی و ... بپردازید . بیشتر به فعالیتهای سبک بدنی و ورزشی و نشاط آور بپردازید.
در زمانهایی که خسته، عصبانی، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب میکند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع میکند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست. به همین دلیل همیشه توصیه می کنیم که به حواشی کنکور و نتیجه ی کنکور و حرف مردم و درکل ،موارد استرس زا فکر نکنید.
شعار همیشگی من(( شما فقط درس بخوانید و حداکثر تلاشتان را انجام دهید و در نهایت نتیجه را به خدا واگذار کنید.))
زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود. مخصوصا" در مورد دروس اختصاصی و مطالب سنگین ، مرور و حل کردن چند تمرین ، چند ساعت بعد از تدریس ، بسیار مفید خواهد بود.
ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن ، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.
برای مطالعه ی مفید داشتن جایی مخصوص این کار ضروریست. بهترین مکان برای مطالعه میز شخصی و اتاقی جدا از جریان های غیر درسی است.
بهتر است میز مطالعه در کنج اتاق قرار داشته باشد به طوری که شما رو به دیوار قرار بگیرید. قرار گرفتن در محیطی بسته می تواند تا حد زیادی در حفظ تمرکز موثر باشد. از اطراف میز کار خود پوستر.مجله. کتاب غیر درسی. ضبط. تلفن وهر چیزی که حواستان را پرت می کند بردارید.
تمام وسایل مورد نیاز برای مطالعه را روی میز قرار دهید تا هنگام مطالعه دائما مجبور نباشید از جای خود بلند شوید.
نور اتاق مطالعه باید کافی و تلفیقی از نور سفید و زرد باشد. مثلا یک لامپ معمولی برای چراغ مطالعه و یک لامپ مهتابی برای اتاق. یا یک لامپ کم مصرف برای چراغ مطالعه و یک لامپ معمولی برای اتاق.
چراغ مطالعه باید حداقل 30 سانتی متر با کاغذ فاصله داشته و اگر راست دست هستید در سمت چپ میز و اگر چپ دست هستید در سمت راست میز قرار گیرد.
مطالعه مقدس استپس همیشه درست پشت میز بنشینید یعنی تمام مفاصل بدنتان زاویه ی درجه داشته باشند. هرگز هنگام درس خواندن لم ندهید. دستتان را زیر سرتان نگذارید.روی میز نخوابید و ... و همیشه صاف بنشینید و هر وقت خسته شدید از جای خود بلند شوید. کمی داخل اتاق قدم بزنید و چند حرکت کششی انجام دهید سپس دوباره مشغول مطالعه شوید.
حتی اگر میز مطالعه ی شخصی هم ندارید روی صندلی نشسته و درس بخوانید چون روی زمین زودتر خسته می شوید.و هرگز.هرگز.هرگز دراز کشیده و در رختخواب درس نخوانید.
تمام موارد بالا شرایط ایده آل برای مطالعه اند و لازم نیست همه ی این شرایط محیا باشند تا شما درس بخوانید. یادتان باشد کسانی در شرایطی کاملا متضاد با این ها به بهترین موفقیت ها رسیده اند.
خودِ درس خواندن اصل است پس هیچگاه اصل موضوع را فراموش نکنید.
کاملا طبیعی استکه گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند، این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید، به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید.
تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است. تست زدن بعد از خواندن مطلب هم یک نوع مرور محسوب می شود، تا آزمون!
عموما" اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید. برای این کار می توانید از جدول برنامه ریزی اسکینر ،استفاده کنید.
یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت.
کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید. مثلا" پولدار شدن ، مهندس شدن ، پزشک شدن و .... اهداف بلند مدت و مبهمی هستند. هر کدام از اینها مسیرهایی را می طلبند که شما باید این مسیرها را با تلاش و دستیابی به اهداف کوتاه مدت ، سپری کنید . مثل فارغ التحصیلی از دانشگاه با معدل خوب و اندوختن مهارت و تجربه در حین تحصیل ، قبل از آن ، گذشتن از سد کنکورو.... تا برسد به کوتاه مدت ترین هدف ، مثل اینکه فردا از 8 تا 10 باید زیست بخوانم و....
افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده ، آهسته و پیوسته پیش می روند.
نزديک به دو ماه از شروع سال تحصيلي ميگذرد؛ اما با اين حال، براي تعداد قابل توجهي از داوطلبان آزمون سراسري، سال تحصيلي از تابستان آغاز شده است و بعد از امتحانات نهايي سال سوم متوسطه، مطالعه جدي و مستمر خود را آغاز کردهاند.
در طي اين يک سال، داوطلبان درگير فشارهاي متعدد روحي و جسمي ميشوند، و البته چون در حال حاضر تقريباً همۀ داوطلبان ميتوانند وارد دانشگاه شوند، اين فشار بيشتر شامل حال داوطلباني ميشود که اميد و هدفشان، پذيرش در يک رشته محل ايدهآل است که به دنبال پذيرفته شدن در آن هستند؛ زيرا بايد در يک مسابقۀ علمي جدي و نفسگير شرکت کنند.
يافتههاي علمي جديد، حاکي از آن است که فشار رواني، سبب ورود هورمونهاي استرسزا به جريان خون ميگردد و قدرت دفاعي بدن را ضعيف ميسازد و آن را در برابر عفونتهايي همچون سرماخوردگي و آنفولانزا آسيبپذيرتر ميکند. همچنين فشار روحيِ مداوم به قلب آسيب ميرساند و حتي به انسداد شريانها منتهي ميگردد.
اما خوشبختانه، راهکارهايي براي فرونشاندن تنش وجود دارد. فردريک لوسکين، فيزيولوژيست دانشگاه استنفورد، ميگويد: «نيازي نيست که زندگي خود را براي کاهش استرس متحول کنيد. بسياري از مردم ميگويند فرصت ندارند تا کارهاي خود را متوقف کنند و به درمان استرس بپردازند، اما کارهايي وجود دارند که ميتوانيد در هر محلي انجام دهيد و بيش از چند دقيقه از وقتتان را نميگيرند و ميتوانند از آسيبهاي ناشي از استرس، قبل از آنکه از کنترل شما خارج شود، جلوگيري کنند. واقعيت اين است که با يادگيريِ به دست آوردن آرامش، در واقع شما احساس درگيري کمتري ميکنيد.»
در طول اين هفته، روزانه يک روش از تکنيکهايي را که در زير پيشنهاد ميکنيم، امتحان کنيد. شايد بعضي از آنها بهتر از روشهاي ديگر اثر کنند. آنچه مهم است اين است که دو يا سه روش مؤثر را در مورد خودتان به هنگام افزايش استرس، دنبال کنيد.
حداقل يک بار در روز، پنج يا ده دقيقه آرام بنشينيد و کاري انجام ندهيد، و روي صداهاي اطراف، احساستان و هرگونه کششي در گردن، شانهها، بازوها، سينه و … تمرکز کنيد.
رابين گيوث، مؤسس و مدير مرکز مديريت استرس مارين، ميگويد: «اين کار، يکي از مشکلترين کارها براي اکثر مردم است؛ چرا که شديداً عادت کردهايم راجع به ارزش کارهايي که انجام ميدهيم، فکر کنيم. انجام ندادن هيچ کاري يک جنگ واقعي است.»
نشستن، به تنهايي ضربان قلب را کاهش ميدهد و فشار خون را پايين ميآورد؛ يعني با دو مورد از آشکارترين تاثيرات استرس مقابله ميکند. همچنين ديدگاه شما را عوض ميکند و احساس کنترل بر موقعيتها را افزايش ميدهد. جيمز کارمودي، فيزيولوژيست و مدير تحقيقات مرکز تکامل ذهن در دانشگاه ماساچوست، ميگويد: «مطالعات نشان ميدهد که موقعيتهاي بسيار استرسزا مواردي هستند که نميتوانيم آنها را کنترل کنيم. ما نميتوانيم گذشته را تغيير دهيم؛ آينده را هم نميتوانيم پيش بيني کنيم. تنها چيزي که هر کدام از ما قادر به کنترل آن هستيم زمان حال است.» او ادامه ميدهد: «هنگامي که مردم در برنامه ارايه شده از سوي ما، اين روش را امتحان ميکنند، احساس کنترل خود را دوباره به دست ميآورند و استرس را کاهش ميدهند.»
هميشه موضوعي براي خنده در دست داشته باشيد. اين موضوع ميتواند حتي فکر کردن به سريال کمدي مورد علاقهتان باشد.
يک پژوهشگر ميگويد: «يکي از مؤثرترين روشهاي کاهش استرس، شب هنگام اتفاق ميافتد؛ يعني هنگامي که مشغول تماشاي سريال مورد علاقهتان پس از گذراندن يک روز طولاني هستيد.» تحقيقات نشان ميدهد که خنده خوب، سطوح کورتيزول و اپينفرين هورمونهاي استرس را کاهش ميدهد و سيستم دفاعي بدن را بهبود ميبخشد؛ علاوه بر آن، تاثيرات مفيد يک خنده از ته دل و خوب، به مدت ۲۴ ساعت باقي ميماند؛ حتي در انتظار خنده ماندن نيز، به انسان آرامش ميدهد. نتايج يک آزمايش نشان داد که گفتن اين موضوع به داوطلبان که در يک آزمايش، فيلم ويديويي خندهداري را تماشا خواهندکرد، خوش خلقي بيشتري در آنها ايجاد کرد و فوراً سطوح استرس آنها را کاهش داد.
به شخص يا چيزي که عميقاً مورد علاقهتان است (در هر مکان) از۵ ثانيه تا ۵ دقيقه فکر کنيد. همچنين منظرهاي از يک تعطيلات آرام را تصور کنيد يا عبارتي را که باعث ايجاد احساس مثبتي نسبت به خود و جهان اطرافتان ميشود، در ذهنتان مرور کنيد.
شاد فکر کردن و داشتن افکار آرامش بخش، ميتواند با تغييرات فيزيولوژيک، که هنگام به وجود آمدن استرس اتفاق ميافتد، مقابله کند.
لوسکين در کتاب «بخشيدن براي هميشه»، ميگويد: «بسياري از استرسهايي که تجربه ميکنيم، از احساسات منفي که در اطرافمان هستند (دشمنيها، حسوديها، عصبانيتها و ضربههاي روحي) ناشي ميشوند.» او ادامه ميدهد: «در مورد شخصي که نسبت به او عصباني هستيد، بينديشيد؛ رييسي که احمق است يا دوستي که احساسات شما را جريحهدار کرده است. اين عمل ميتواند هورمونهاي عصبي زيانآوري را در سيستم بدن به جريان اندازد، و در مقابل، انديشيدن به اشخاص يا چيزهايي که به آنها عشق ميورزيد، آثار عکس را به دنبال دارد.»
از پشت ميز، صندلي (در هر موقعيتي که هستيد) بلند شويد و ۱۰ دقيقه راه برويد. بسياري از مردم اين حس دروني را دارند که پياده روي به آرامششان کمک ميکند. در تحقيقاتي که در دانشکده پزشکي دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، محققان، اشخاصي را که از بستگان بيمار خود نگهداري ميکردند، مورد توجه قرار دادند (اين موقعيت به گونهاي است که هرکدام از ما نيز در اين شرايط با استرس مواجه ميشويم). در اين مورد، تحقيقات دانشمندان نشان داد افرادي که چهار بار در هفته پياده روي ميکنند، استرس کمتري دارند و راحتتر ميخوابند. همچنين آزمايشها نشان داد که فشار خون اين افراد در هنگام استرس ثابت باقي ميماند.
آيا نيم ساعت وقت اضافي نداريد؟ تقلاي بيش از حد نکنيد. پنج تا ده دقيقه پيادهرَوي ميتواند در مواقع بروز استرس مفيد باشد. لوسکين، فيزيولوژيست دانشگاه استنفورد، ميگويد: «تحقيقات ما نشان ميدهد بهترين روش اين است که چند دقيقه يا حتي براي چند لحظه که ميزان استرس در حال افزايش است، آرامش پيدا کنيم.»
پنج دقيقه، تنفس خود را آهستهتر کنيد و در حدود شش بار در دقيقه نفس بکشيد؛ به عبارت ديگر، مدت پنج ثانيه عمل دم و پنج ثانيه عمل بازدم انجام دهيد.
عموماً تمايل داريم که تنفس تند و سطحي داشته باشيم؛ بخصوص هنگامي که احساس فشار ميکنيم؛ اما چند نفس عميق، شما را مجبور ميکند که شانههاي خود را بکشيد و ماهيچههاي سفت را شل کنيد. بر اساس يک تحقيق بينالمللي در سال ۲۰۰۱، تنفس آرام مزاياي غير قابل پيش بيني ديگري نيز دارد. محققان دريافتهاند هنگامي که مردم يوگا ميکنند يا در حال عبادتند، تنفس آنها به يک ريتم پنج ثانيه دم و پنج ثانيه بازدم کاهش مييابد که با ده ثانيه نوسان دورهاي، که به طور طبيعي در فشار خون اتفاق ميافتد، برابري ميکند. همزماني تنفس با اين ريتمهاي واقعي عروق قلبي، باعث ميشود که نه تنها فرد احساس آرامش بيشتري کند، بلکه عامل پيشرفت در سلامت سيستمهاي قلبي ـ عروقي نيز بشود.
اگر روز شما از جرّ و بحثهاي کوچک و رنجش سرشار است، پيشنهاد ميکنيم که يک نقطه سفيد روي ساعت مچي يا ساعت روي ميزتان بگذاريد و هر زمان که اين نقطه سفيد را مشاهده نموديد، دو يا سه نفس بلند و عميق بکشيد؛ بدين ترتيب از اينکه بسرعت احساس آرامش ميکنيد، متعجب خواهيد شد.
درست قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اينکه زنگ ساعت در صبح هنگام به صدا درآمد، پنج دقيقه براي آرام کردن بدنتان وقت صرف کنيد و با منقبض کردن انگشتهاي پا شروع کنيد و سپس با اختيار خود، آنها را شل کنيد. بعد با ماهيچههاي کف پا و سپس عضلههاي ساق پا و ران پا و باسن همين کار را انجام دهيد؛ سپس به طرف بالا اين روش را ادامه دهيد تا بالاخره با جمع کردن و سپس شل کردن عضلههاي صورت، به آن خاتمه دهيد.
يک متخصص استرس ميگويد: «اگر روز خود را با تنش آغاز کنيد، موقعيتها به گونهاي خواهد بود که تمام روز احساس تنش ميکنيد، و اگر مشکلاتتان را با خود به رختخواب ببريد، احتمالاً اين مشکلات، خواب شما را مختل ميکند، و اين به معناي تنش بيشتر است. تحقيقات نشان ميدهد افرادي که از خواب محروم ميشوند، ميزان هورمونهاي استرس در آنها افزايش پيدا ميکند.» او همچنين ميگويد: «هر روز خود را، با يک يا دو دقيقه آرامش بخشيدن به خود آغاز کنيد و به پايان برسانيد.»
روشي که در بالا شرح داده شد، روش مؤثري است که آرامش تدريجي نام دارد. در تحقيقي که در سال ۲۰۰۲ در دانشگاه مي سي سي پي جنوبي انجام شد، ۴۶ داوطلب که تحت تعليم آرامش تدريجي قرار گرفته بودند افت قابل ملاحظهاي را در تعداد ضربان قلب، استرس و ميزان کورتيزول بدنشان تجربه نمودند.
انجام اين کار هميشه آسان نيست؛ ولي اگر قسمتي از زندگي روزمرهتان شود، بدون آن، احساس خوبي نخواهيد داشت.
یکی از مشکلات بچه ها که خیلی هم فراگیر هست حواس پرتی سرجلسه آزمون و کنکور هستش که امروز میخوایم در موردش صحبت کنیم. ذهن ما آدم ها خیلی پیچیدست و میتونه در آن واحد به هزاران چیز به صورت خودآگاه و ناخودآگاه فکر کنه! این مزیت گاهی اوقات البته جلوی پیشرفتمون رو هم میگیره مثالش همین حواس پرتی سرجلسه آزمون و کنکور که بعضی از بچه ها دچارش هستند.
یکی از علت هایی که میتونه باعث حواس پرتی سرجلسه آزمون و کنکور این هستش که شما در خونه همیشه مطالعه کردید و عادت به وضعیتی که در اون آزمون میدید ندارید. مثلا توی خونه زیر باد کولر یا کنار شوفاژ با لباس راحتی هستید و هر وقت هم تشنه یا گشنه شدید سریع میرید سر یخچال ولی سر جلسه ی آزمون اون راحتی رو ندارید! کسایی که این مشکل رو دارند میتونند در ابتدا سعی کنند توی خونه یکمی بیشتر به خودشون سخت بگیرند مثلا لباس بیرونی بپوشند و درس بخونند یا مدام از سر جاشون بلند نشن و وقتی مطالعه می کنن گوشیشونو برندارند. مشابه سازی شرایط توی خونه باعث میشه شما ذهنتون هنگام درس خوندن شرطی بشه و حواس پرتی سرجلسه آزمون و کنکور رو به حداقل برسونید.
گاهی اوقات هم کلا ذهن بعضی از بچه ها واقعا پریشون و مشوش هست و ربطی به عادتشون نداره. این بچه ها میتونن یه سری مدیتیشن هایی انجام بدن که به صورت معجزه آسایی تمرکزشون رو افزایش میده. اگر زبان انگلیسیتون خوب باشه میتونید خیلی راحت این مدیتیشن ها رو پیدا کنید از توی اینترنت و انجام بدید.
اما گاهی اوقات عوامل مزاحمت درونی نیستند و بیرونی هستند مثلا مراقب با تلفنش صحبت میکنه یا رفت و آمد توی جلسه زیاد هستش. این اتفاقات اکثرا توی جلسه آزمون های آزمایشی اتفاق میفته و توی جلسه های کنکور خیلی به ندرت شما دچار چنین مشکلاتی خواهید شد. اما به هر حال شما باید خودتون رو برای چنین شرایطی هم آماذه کنید که اگر خدای نکرده سر جلسه ی کنکور این مشکلات پیش اومد بتونید راحت کنترلشون کنید. راه حلی که برای این قضیه میشه گفت تقریبا شبیه مورد اوله سعی کنید زیاد برای مطالعتون جای ایدئال پیدا نکنید. اگر کسی صحبت کرد با تلفن یا مهمون اومد خونتون سعی کنید با وجود اون ها هم به مطالعتون ادامه بدید مسلما سخت تر میشه ولی این که بتونید در شرایط بد هم تمرین تمرکز کنید میتونه شما رو برای یک جلسه ی کنکور که مزاحمت های بیرونی درش باشه آماده کنه.
سعی کنید از آزمون های آزمایشی هم برای تمرین تمرکز کمک بگیرید. فلسفه ی آزمون های آزمایشی این هستش که شما قبل کنکور چند بار شرایط کنکور رو تجربه کنید. پس سعی کنید توی جلسات آزمون ها بدون توجه به افکار یا صداهای مزاحم به تست زنی ادامه بدید و اصلا به روی خودتون نیارید!
سایت های رسمی استاد حسین احمدی
شبکه های اجتماعی استاد حسین احمدی
کلیه حقوق این سایت متعلق بهموسسه آموزشی کنکور آسان استمی باشد.
طراحی و پیاده سازیماهان تکنولوژی